بنام تو ای آرام جان
ولادت امام زمان (ع)
سخن گفتن از امام دوازدهم حضرت بقیه الله الاعظم (ع) کاری بس دشواروخطیر است چراکه شخصیت با عظمت آن بزرگوار ، دراندیشه کوچک ما نمی گنجد وبا معیارها ومعادلات پیش پاافتاده نمی توان پی به شکوه وجلال آن حضرت برد .
ولادت و زندگى مهدى موعود(عج) از رخدادهاى مهم است و ریشه در باور دینى مسلمانان دارد. اعتقاد به تولد حیات طولانى ظهور و امامت آن حضرت مسأله اى است اساسى که نقش سرنوشت ساز و جهت بخشى را به زندگى و رفتاردین باوران بویژه شیعیان داده است.احادیث فراوانى از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) از طریق سنّى و شیعه رسیده که بیانگر ویژگیهاى شخصى امام زمان(عج) است: از خاندان رسالت از فرزندان فاطمه(ع) نهمین فرزند امام حسین(ع) دوازدهمین پیشواى شیعیان و...(1)
گزارشگران تاریخ نیز چه آنان که پیش از ولادت وى مى زیسته اند و چه آنان که در زمان ولادت و پس از آن بوده اند از این ولادت پر برکت خبر داده اند و برخى از آنان که توفیق دیدار و مشاهده مهدى(عج) را داشته اند از شمایل و اوصاف آن امام سخن گفته اند.(2)
با وجود این شواهد و قراین که در درستى آنها تردیدى نیست هنوز درباره زندگى و شخص آن حضرت مسایل و مطالبى مطرح است که بحث و بررسى بیشتر و دقیق ترى را مى طلبد.
پیشنهاد میکنم قبل از مطالعه زندگینامه امام زمان (ع) حتما زندگینامه پدر ومادر گرامی آن حضرت را مطالعه فرمایید تا با دید عمیقتری به شناخت آن حضرت برسید
در این نوشتار بر آنیم که ضمن اشاره به سیر طبیعى زندگى امام عصر(عج) از آغاز تولد تا عصر ظهور به اندازه توان و مجال به برخى از پرسشها پاسخ بدهیم
نام پدر ومادر امام زمان (ع):
نام پدر این بزرگوار امام حسن عسکری (ع) پیشوای یازدهم ونام مادر گرامیشان نرجس خاتون (س) میباشدکه ایشان بنا برروایات یک شاهزاده رومی بودند ودرخواب با امام حسن عسکری (ع) آشنا شده ومسلمان میشوند . امام زمان تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)میباشد (به زندگینامه امام حسن عسکری (ع) وهمسرشان نرجس خاتون (س) مراجعه شود)
مقام ومنصب :
ایشان معصوم چهاردهم و امام دوازدهم شیعیان هستند
یک شبهه :
آیا اختلاف عقیده در تاریخ ولادت امام زمان (ع) وجود ایشان را زیر سئوال نمی برد ؟وچرا تاریخهای دیگر مورد قبول نیست ؟وچند تاریخ درمورد ولادت ایشان وجود دارد؟
پاسخ :
اختلاف در تاریخ ولادت نمیتواند دلیل بر عدم ولادت باشد بویژه اگر دلایل و شواهد قطعی بر اصل ولادت باشد. چنانچه در روز ولادت حضرت ختمی مرتبت پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) و برخی از امامان بزرگوار اختلاف است با آنکه در اصل میلاد آن بزرگواران کسی اختلاف ندارد. و یا در تاریخ رحلت و شهادت برخی از امامان معصوم (علیهم السلام) اختلاف است که نمونه بارز و روشن چنین اختلافی روز رحلت حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) میباشد. به علاوه عدّهای بر این باورند که اختلاف در چنین مواردی نه تنها دلیل بر نفی نیست بلکه خود اثبات کننده اصل ولادت است.دلیل اختلاف در تاریخ ولادت ایشان را میتوانیم در اختفای ولادت ایشان توجیه کنیم
دیدیم که آنچه که معروف و مشهور بین علما و بزرگان شیعه میباشد آن است که وجود مقدس امام مهدی (علیه السلام) در روز جمعه نیمه شعبان سال 255 هـ.ق در سامرا دیده به جهان گشود. این تاریخ هم مستند به قول امام یازدهم(علیه السلام) بوده و هم مستند به قول حکیمه خاتون عمه امام حسن عسکری(علیه السلام) و زنی که هنگام زایمان نرجس خاتون در کنار او حضور داشته و وظیفه قابله بودن را بر عهده داشته، میباشد. فضل بن شاذان از محمد بن علی بن حمزه از امام حسن عسکری (علیه السلام) روایت می کند: « قد ولد ولی الله و حجته و خلیفتی من بعدی مختوناً لیلة النصف من شعبان، سنة خمس و خمسین و مأتین عند طلوع الفجر و کان اول من غسله رضوان خازن الجنان مع جمع من الملائکة المقربین بماء الکوثر و السلسبیل.» (4)
این حدیث دو ویژگی مهم دارد اول آنکه به یک واسطه به امام معصوم میرسد، دوم آنکه هر دو راوی معتبر بوده و از بزرگان و ثقات میباشند.
اینک به نام برخی از بزرگان شیعه که این تاریخ را برای ولادت امام مطرح کردهاند اشاره میکنیم:
1- مسعودی: اثباة الوصیة، باب قیام صاحب الزمان و هو الخلف الزکی، ص 257 ،
2- کلینی: اصول کافی،ج1، کتاب الحجة، باب مولد صاحب،ص514 ،
3- صدوق: کمال الدین و تمام النعمة، ج2،باب 41، ح4 ،
4- مفید : ارشاد، باب 35، ذکر القائم و تاریخ مولده ، ص 672 ،
5- طوسی : الغیبة، فصل2، الکلام فی ولادة صاحب الزمان (علیه السلام)، ص234 ح204 ،و درکتاب مختصرمصباح المجتهد
6- مجلسی بحار الانوار ، ج51 ، ص 2
7- سید بن طاووس درکتاب اقبال
8- شهید اول درکتاب دروس
9- علی بن محمد صباق ملکی از دانشمندان اهل تسنن درکتاب فصول المهمه
10- ابن خلکان دروفیات الاعیان
در رابطه با تاریخ ولادت امام مهدی(علیه السلام) به ایام دیگری نیز اشاره شده است:
روز ولادت نیمه رمضان سال 255هـ.ق بوده است. مرحوم شیخ طوسی در کتاب الغیبة فصل2(الکلام فی ولادت صاحب الزمان) در حدیث 204، ولادت را از حکیمه خاتون به صورت کامل نقل میکند و نیمه شعبان را روز ولادت میگوید و در 206 حدیث ولادت را از حکیمه خاتون به نقل از راوی، دیگر میآورد که در آن نیمه رمضان آمده است.
به نظر میآید در نقل روایت بین شعبان و رمضان خلط شده است و از جمله امام حسن عسکری(علیه السلام) که خطاب به حکیمه خاتون فرمود: «یا عمة إجعلنی افطارک عندی» گمان برده شده است که ماه رمضان است. آنچه این نظر را تقویت میکند آن است که : اتفاق بین علمای شیعه آن است که روز ولادت، روز نیمه شعبان بوده است. به علاوه، این نقل ، فقط تأیید یک روایت دارد که در غیبت طوسی آمده و کس دیگری آن را نقل نکرده است، و خود شیخ طوسی هنگام بیان این نقل میگوید: عن حکیمة بمثل معنی الحدیث الاول الا انه قال : قالت بعث الی ابو محمد (علیه السلام) لیلة النصف من شهر رمضان.
روز هشتم شعبان : مستند این قول دو روایت است :
روایتی که مفضل بن عمر از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است . این روایت هم اشکال سندی دارد و هم از نظر محتوی دارای اضطراب میباشد و لذا مخدوش است. در فرازی از این روایت به روز میلاد امام زمان اشاره شده است که ساعت ولادت او تا ساعت وفات پدر دو سال و نه ماه است، او در سپیده دم جمعه 8 شعبان، در سال دویست وپنجاه و هفت به دنیا میآید تا روز جمعه هشتم ربیع الاول سال 260 که پدر او (امام حسن عسکری(علیه السلام)) از دنیا میرود(5).
باید توجه داشت که روش امامان بر این نبوده که تاریخ ولادت و شهادت امامان بعد از خود را چنین دقیق بازگو کنند. بعلاوه پنهانی بودن امر ولادت با تعیین تاریخ ولادت بدین صورت منافات دارد.
2- روایتی که مرحوم صدوق در کمال از شخصی به نام غیاث بن اسید نقل میکند. وی میگوید خلف در روز جمعه به دنیا آمد. و بعد از معرفی نام مادر حضرت دوباره میگوید: میلاد او هشت شب گذشته از ماه شعبان بوده است. (6) مرحوم صدوق بعد از این روایت، روایت دیگری را با همین سند نقل میکند. در این روایت (ح13) غیاث بن اسید به نقل از محمد بن عثمان به برخی از حوادث هنگام ولادت اشاره میکند و سپس میگوید: میلاد امام روز جمعه بود.(و اشارهای به تاریخ ولادت ندارد).
باید توجه داشت امر ولادت مخفیانه بود و کسی از روز ولادت آگاهی نداشت. غیاث که فردی مجهول برای ماست نیز فقط ادعای روز هشتم در این روایت کرده است و هیچ مستندی برای کلام خود ذکر نمیکند. در حالی که روایات نیمه شعبان از حکیمه خاتون نقل شده است و او زنیست که هنگام ولادت حاضر بوده است. بنابراین خیلی طبیعی است که ما روایت روز هشتم را رد کنیم.
البته مرحوم طبری نیز روز ولادت را هشتم شعبان ذکر کرده ولی هیچ دلیلی برای کلام خود نگفته است. همچنین این نکته را نیز نباید فراموش کرد که در صورت پذیرش این دو روایت، باز روایت نیمه شعبان با توجه به شهرت و کثرت و انتساب به حکیمه خاتون، بر روایت هشتم شعبان ترجیح دارد. و در نهایت، بر فرض قبول مستندات روز هشتم و پذیرش این قول، روز ولادت حضرت مهدی(علیه السلام) مانند پیامبر و برخی امامان دیگر اختلافی خواهد بود و این نافی میلاد نیست.
روز هشتم ذی القعده نیز نه مستند روایی دارد و نه در کلام علما و بزرگان ما به آن اشاره شده است.
سال ولادت:
همان گونه که بیان شد همه منابع و مآخذ شیعه سال 255 را سال ولادت بیان کردهاند از جمله اثبات الوصیة، کافی، غیبة طوسی، ارشاد ،کمال الدین. این قول علاوه بر آنکه معروف و مشهور است مستند به کلام حکیمه خاتون نیز میباشد.
در مورد سال ولادت قولهای دیگری نیز گفته شده است:
1- ولادت در سال 252 بوده است:
این قول هیچ مستندی ندارد بلکه عده قلیلی از شیعیان بعد از رحلت امام حسن عسکری (علیه السلام) ادعا کردند ولادت در سال 252 بوده است. این قول با توجه به اینکه مستندی ندارد در برابر قول به ولادت 255 که هم مشهور است و هم مستند روایی دارد، مردود است. بعلاوه که الآن نیز هیچ کس این قول را نپذیرفته است. البته ممکن است بگوید روایت یعقوب بن منقوش میتواند مستند این قول باشد. وی وقتی خدمت امام حسن عسکری (علیه السلام) رسید و از وی در رابطه با صاحب الامر پرسید حضرت فرمود: پرده(اتاق) را کنار بزن. یعقوب میگوید: پرده را بالا زدم پسر بچهای خارج شد که سنش هشت یا ده سال بود.(7)
در پاسخ باید گفت: اولاً عدد هشت یا ده به صورت مردد گفته شده است ثانیاً این رقم تخمین راوی است و ثالثاً ما روایتی داریم که رشد جسمانی ائمه سریعتر از سایر بچهها بوده است. بنابراین، این روایت نمیتواند مستند خوبی برای این قول باشد.
2- ولادت در سال 257 اتفاق افتاده است :
همچنین ابو جعفر محمّد بن حریر بن رستم طبرى، تاریخ ولادت امام مهدى(علیه السلام) را سال 257 هـ ق دانسته است.(8)
. این تاریخ مستند به روایت مفضل بر عمر و کلام مرحوم طبری در دلائل الامامه است. روایت مفضل همان گونه که بیان شد علاوه بر ضعف سند، اشکال محتوایی دارد. به علاوه که با روش ائمه و با مخفی بودن امر ولادت سازگاری ندارد. کلام طبری نیز هیچ مستند و دلیلی ندارد. بنابراین ، این قول نیز با توجه به شهرت قول به 255 و مستند روایی آن مردود است.
3- ولادت در سال 258 رخ داده است:
برخى، مانند على بن عیسى اربلى و ابن اَبى الثلج بغدادى، تاریخ ولادت امام مهدى (عج) را سال 258 هـ ق ذکر کرده اند. (9)
این روایت را ضوء بن علی عجلی به یک نفر ایرانی بدون ذکر نام نسبت میدهد. آن ایرانی میگوید به سامرا رفتم تا در خانه امام حسن عسکری(علیه السلام) به خدمتگزاری مشغول شوم . یک روز که امام (حسن (علیه السلام) ) در بیرونی بود بر وی وارد شدم و صدای حرکتی را در خانه شنیدم. امام فرمود: در جای خود باش و حرکت نکن. کنیزی آمد و در نزد او چیزی سر پوشیده بود. سپس فرمود: داخل شو ، و سپس کنیز را صدا زد. او نیز بازگشت. بدو فرمود: از آنچه همراه توست پرده بردار. او پرده را از روی یک پسر بچه سفید و زیبا رو برداشت. آنگاه فرمود: این صاحب شماست. بعد به کنیز دستور داد او را ببرد. ضوء بن علی گوید : به آن مرد پارسی گفتم: کودک چند ساله بود؟ گفت دو ساله. عبدی گوید: به ضوء گفتم: اکنون چند ساله است؟ گفت : چهارده ساله. ابو علی و ابو عبدالله (دو روایت حدیث) گویند: و در این هنگام سال (279) او بیست و یک ساله است.(10)
روایت دیگری نیز از محمد بن علی بلال نقل شده است که امام حسن عسکری (علیه السلام) درباره جانشین خود دوبار به من نامه داد، یک بار دو سال قبل از رحلتش (یعنی سال 258) و بار دوم سه روز قبل از رحلتش (یعنی سال 260).
باید توجه داشت در روایت منسوب به ضوء تاریخ ولادت ذکر نشده است بلکه راوی (مردی پارسی) تخمین خود را میگوید و از این که دیدار در چه سالی رخ داده سخن به میان نیامده است.
در روایت ابن بلال نیز دلیلی بر این که سال آگاهی دادن امام، همان سال ولادت باشد وجود ندارد.
بنابراین سال 258 نیز نمیتواند مورد قبول باشد.
4- ولادت در سال 260هشت ماه بعد از رحلت پدر اتفاق افتاده است :
این قول منسوب به گروهی از شیعه است که گویا مستند این قول آن است که کنیزی بعد از رحلت ، ادعای باردار بودن را کرده است. لذا تقسیم ارث او تا زمان وضع حمل عقب افتاد. بعد از هشت ماه اما دوازدهم به دنیا آمد و پنهان شد. امام حسن عسکری (علیه السلام) دستور داده بود نام او را محمد بگذارند.
باید توجه داشت استناد این قول به هیچ عنوان قابل قبول نیست زیرا اولاً صقیل که کنیز امام بود و ادعای بارداری کرد برای مدت دو سال از سوی دولت تحت بازداشت و مراقبت بود و روشن شد که باردار نیست، ثانیاً روایات متعددی داریم که امام حسن عسکری (علیه السلام) ولادت فرزند را به برخی خواص گفته بود و حتی عدهای موفق به دیدار حضرت مهدی (علیه السلام) در دوران حیات پدر شدند. مرحوم شیخ مفید میگوید: از این فرقه در زمان ما (372) هیچ اثری نیست. سپس میگوید: این اعتقاد از کجا بدست آمده است؟ عقل که راهی به این گونه موضوعات (تاریخ ولادت) ندارد. سمع و نقل نیز مدرک میخواهد که این قول مدرکی ندارد. پس این قول نیز مردود است. (11) بعلاوه این اعتقاد با عقیده شیعه که زمین خالی از حجت نیست در تضاد است.
5- ولادت امام زمان(علیه السلام) در سال 256 واقع شده است:
مستند این قول چهار روایت میتواند باشد .
1- نامه امام حسن عسکری (علیه السلام) ، این نامه هنگامی که زبیری کشته شد از طرف امام حسن(علیه السلام) صادر شد« هذا جزاء من افتری علی الله فی اولیائه، زعم انه یقتلنی و لیس لی عقب، فکیف رأی قدرة الله». و ولد له ولد سماه «م.ح.م.د» سنة ست و خمسین و مائتین.
2- روایت علان: باسناده ان السید (علیه السلام) ولد فی سنة ستّ و خمسین و مائتین من الهجرة بعد مضی ابی الحسن بسنتین. (12)
3- حدیث محمد بن حسن الکرخی: قال سمعت ابا هارون- رجل من اصحابنا – یقول : رأیت صاحب الزمان و کان مولده یوم الجمعة سنة ستّ و خمسین و مائتین.(13)
4- حدیث غیاث بن اسید: و کان مولده لثمان لیال خلون من شعبان سنة ستّ و خمسین و مائتین.(14) این روایتها قابل توجیه میتواند باشد.
اما نامه امام حسن (علیه السلام) ، با توجه به آن که زبیری در سال 256 هـ.ق از دنیا رفت و امام در آن سال این نامه را صادر کرد، لذا احتمال دارد راوی گمان کرده باشد ولادت نیز در همان سال اتفاق افتاده است و لذا گفته: ولد له ... مرحوم مجلسی به این مطلب نیز اشاره کرده است(15)
اما روایت علان: اصل این روایت در کتاب اثباة الوصیة مسعودی میباشد. متنی که از این کتاب در اختیار ماست این است: ان السید (علیه السلام) ولد فی سنة ستّ و خمسین و مائتین من الهجرة بعد مضی ابو الحسن(علیه السلام) بنحو سنتین.(16)
با توجه به اینکه امام هادی (علیه السلام) در رجب سال 254 هـ.ق از دنیا رفته است، این عبارت احتمالات متعددی را میتواند شامل شود مثلاً چون بین ولادت امام مهدی(علیه السلام) بیش از یکسال با رحلت امام هادی (علیه السلام) فاصله شده تعبیر به «بنحو سنتین» کرده است. و در این صورت متن روایت قابل پذیرش بوده و منطبق با روایات مربوط به 255 هـ.ق میشود. البته در غیبة طوسی سال 256 آمده است و احتمال دارد تعبیر «سنتین» باعث شده است که خمس به ست تبدیل شده باشد بهر حال با توجه به احتمالات متعدد، نمی توان از این روایت به عنوان یک مستند قوی در برابر روایات سال 255 استفاده کرد.
اما حدیث کرخی: این حدیث در دو باب از کمال الدین آمده است. یکی در باب میلاد و دیگری در باب «من شاهد/ ب 42/ ح1». در باب 42 راوی فقط به اصل دیدار اشاره کرده و سخنی از سال ولادت به میان نیاورده است. مرحوم طوسی در غیبت نیز به این حدیث اشاره دارد. بنابر این احتمال دارد تاریخ ولادت به حدیث اضافه شده باشد. بعلاوه ابا هارون مجهول است و معلوم نیست مستند این تاریخ (با توجه به ولادت پنهانی حضرت) چیست؟ و لذا این روایت نمیتواند در برابر روایات مربوط به حکیمه خاتون قرار گیرد.